دی ۲۷، ۱۳۹۰

آنلاین ترین



گه خوردم، غلط کردم، اشتباه فکر کردم، حرفامو پس میگیرم، جور دیگه فکر می‌کردم اما یه جور دیگه شد، فکر کردم شدنیه اما نشد، ..... و خیلی‌ لغتای دیگه مال الانه من.
آقا من یه حرفی زدم، حالا به این نتیجه رسیدم که اشتباه کردم! خودم هم میگم اینو به جرات و روی زیاد :د
چند مدت پیش تو یکی‌ از همین پستای قبلی‌ نوشتم که زندگیم زیادی اینترنتی شده.... (حال ندارم کلشو بنویسم، اگه خودت حال داشتی‌ یه سری به پست "تغییر " تو همین صفحه بزن... گشادی در چه حد :د )
الان بعد حدود تقریبا ۶ ماه اطراف می‌کنم که من بدون تکنولوژی حوصلم سر میره، یعنی‌ راستش با بودن تکنولوژی حوصلم سر میره چه برسه به نبودنش! اولش که تصمیم گرفتم اعتیاد به اینترنتو بذارم کنار همچی‌ خوب شروع شد، جوگیر شده بودم، ناگفته نماند هوا هم خوب بود، میزدم بیرون سرخوش بعد از کار واسه خودم ولش میچرخیدم، جیم میرفتمو یه کمی‌ تو خیابون میدویدم، غروبم شب میشد، خسته کوفته میومدم خونه کپه مرگمو میذاشتم، اما به بقیش فکر نکرده بودم که در سواحل هاوایی زندگی‌ نمیکنم که! خیر سرمون یه وجب با قطب فاصله داریم، ۹ ماه سرد و یخبندون  که ۶ ماهش کوری و تاریکی‌ تو این سوزو سرما. ۹ صبح هوا روشن تا ۳ بعد از ظهر ، ۵ که از کار برمی‌گردم، گیرم که ۱ ساعت هم برم جیم تمرین کنم، بعدش تو این کور سگه سیاه زمستون با اون سرمای وحشتناکش که آدم قندیل می‌بنده کجا برم واسه خودم بچرخم که وقتم بگذره! مجبوره دیگه عدم بیاد به خونه و اینترنت پناه ببره :)
جدای همهٔ این بهانه‌ها ، خود من آدمی‌ نبودم یعنی‌ نیستم که بتونم از اینترنتو تکنولوژی دل‌ بکنم، خونه هم که هستم آرومو قرار ندارم، واسه خودم با فتوشاپ عکسمو طرح نقش میدم، کلیپ میسازم، رینگ تون موبایل میسازم... جدیدا هم رفتم یه موبیل جدید خریدم که جای یه لپ‌تاپ کوچیک همه کاری می‌کنه، صورتش مثل پنجهٔ آفتاب قد یه کفه دست ، کیفیت تصویرش از لپ‌تاپ من هم بهتره، روش همه جور نرمافزاری که نصب هیچ، یه سری قابلیت داره در حد همین چت و یاهو ، انتقال فایل .... خلاصه حالا دیگه نه تنها تو خونه بلکه حتا از محل کار تا خونه، تو خونه تو دستشویی، و حتا لباس شویی (لاندری) مدام به اینترنت انگولک می‌کنم :) آخر شب هم که به زور با کتک همهٔ اینرو میزارم کنار که یه چرت بخوابم، هرچند که اصلا دلم نمیاد :د
همه دوست و رفیقام شدن اینترنتی‌، دلم به صدای افتادن سکه خوشه (صدای نوتیفیکیشن موبایلم) یا به زرد شدن چراغ‌ یه دوست تو یاهو یا هر جایی دیگه...
همهٔ اینا دلایل خوبی‌ بود واسه حرفی که اون خط اول نوشتم ، اما به عنوانه حرف آخر این واقعیت تلخ ولی‌ راست رو هم اضافه می‌کنم "همیشه آنلاین ترینها ، تنها ترینها هستند" 

هیچ نظری موجود نیست: